Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-05-02@14:42:44 GMT

حرف‌های خودمانی حمید و امام!

تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۲۲۱۵۶

حرف‌های خودمانی حمید و امام!

به گزارش خبرنگار جماران، در تقویم 365 روزه شمسی روز سیزدهم آبان ماه را به نام دانش آموز نامگذاری کرده اند. سیزدهم آبان ماه سال 57 بود که دانش آموزان خودشان را به دانشجویانی که در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، رساندند تا فریاد اعتراض خود را به گوش حکومت پهلوی برسانند که پاسخی جز گلوله نگرفتند. این روز به یاد آن دانش آموزان شهید به نام روز دانش آموز نامیده شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حمیدرضا امتحانی که آن روزها در کوچه پس کوچه های کودکی سیر می کرد، بعدها که بزرگتر شد و نامه نوشتن یاد گرفت، در بیست و پنجم اسفند ماه سال 61 یعنی زمانی که دانش آموز کلاس چهارم دبستان بود و در دبستان طالقانی داشت مشق آموختن می کرد، نامه ای به امام خمینی(س) نوشت؛ نامه ای که با واکنش محبت آمیز امام مواجه شد. متن نامه او و پاسخ امام را می خوانیم: 

 

‌‌ [‌‌بسم الله الرحمن الرحیم‌

‌‌نامه ای به امام عزیزم:‌

‌‌     ضمن عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم. امیدوارم که حال شما خوب‌‎ ‎‌باشد.‌

‌‌     امام، تو تنها آرزوی کشور  ما هستی و من همیشه دعا برای شما می کنم. این شما بودید که سلطنت‌‎ ‎‌پهلوی را شکست دادید و جمهوری اسلامی برای ما آوردید و من با اینکه کودکی ده ساله بیشتر نیستم،‌‎ ‎‌دوست دارم تا به رحمت خدا نرفته ام شما را ببینم و در آغوشت بنشینم.‌

‌‌     امام، من برای شما و رزمندگان دعا می کنم و دلم می خواهد اگر شما را ندیدم نامه ای که نوشته ام به‌‎ ‎‌دست شما برسد و جواب نامه ام را زود  بدهید. امام عزیز، من عکس خود را برای شما می فرستم و شما‌‎ ‎‌هم یک عکس درخشان خود را برای من در نامه بفرستید.‌

‌‌     امام، من خیلی دوست دارم به جبهه بروم  و خیلی هم اصرار می کردم، ولی این مدیر خوبی که دارم‌‎ ‎‌یک روز سر کلاس ما آمد و گفت مدرسه هم یک سنگر است، سنگرها را حفظ کنید؛ و من از وقتی این‌‎ ‎‌حرف را شنیدم خیلی درس می خوانم و دیگر به فکر جبهه رفتن کم افتادم؛ ولی به جبهه به اندازۀ‌‎ ‎‌توانایی خود کمک می کنم. خداحافظ. امام، خدانگهدار تو.‌

‌‌     خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.‌

‌‌فرزند شما: حمیدرضا امتحانی از جهرم ـ کلاس چهارم دبستان طالقانی‌‌]‌

‌‌بسمه تعالی‌

‌‌     فرزند عزیزم، نامۀ محبت آمیز شما را خواندم. از خداوند سلامت و سعادت شما را‌ ‎‌خواستارم.‌

‌‌     همان طور که معلم مهربان گفته است: مدرسه هم سنگر است و ان شاء الله از این سنگر،‌‎ ‎‌شیاطین را نابود می کنیم.‌

‌‌غرۀ‌‎[1]‎‌جمادی الثانیه 1403‌

‌‌روح الله الموسوی الخمینی‌"

‌‎ ‎

‌‎

صحیفه امام؛ ج 17، ص 366

1. اول هر ماه قمری.

 

منبع: جماران

کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی امام خمینی نامه یک دانش آموز به امام انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی نامه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۲۲۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستان هنرآفرین دانش‌آموزی

 اینجا اتاق یک مؤسسه هنری یا فروشگاه تولیدات هنرهای تجسمی نیست. اینجا کلاسی است در یک مدرسه متوسطه دوره اول؛ کلاسی که به همت معلم دوراندیش و دانش‌آموزان هنردوستش تبدیل به یک کارگاه تولید هنرهای سنتی شده است. حالا پسران مدرسه امام‌رضا(ع) در خیابان خواجه‌ربیع به کمک محسن پاک‌منش که معلمی هنردوست و هنرآموز است، عبارت «از هر انگشتش یک هنر می‌ریزد» را معنی کرده‌اند.

یک مدرسه معمولی با کادر غیرمعمولی

از زیر تابلو اسم مدرسه که نام امام رضا(ع) بر آن نقش بسته، وارد حیاط شده و بعد به سمت کارگاه بچه‌ها می‌رویم. در مسیر همه چیز معمولی است؛ انگار اینجا هم یک مدرسه متوسطه مثل سایر مدرسه‌هاست. اما وارد کارگاه که می‌شویم، تازه ماجرا شروع می‌شود و متوجه می‌شویم با یک مدرسه با کادر غیرمعمولی طرف هستیم. کادری که به رسالت مدارس امام رضا(ع) توجه کرده و پرورش را مقدم بر آموزش قرار داده‌اند تا بچه‌ها زیر سایه امام رضا(ع) شاد، باانگیزه و توانمند بار بیایند و به سمت خودکفایی قدم بردارند. این را می‌توان از نگاه‌های روشن بچه‌ها به صورت معلمشان فهمید که به مهر در کنار او می‌ایستند و با اشتیاق تمام به دستانش نگاه می‌کنند تا بیاموزند. معلمی که بناست آنچه در سال‌ها آموخته را حالا با همه وجود در اختیار دانش‌آموزانش قرار دهد.

دانش‌آموزان خوشبختی که هنرها می‌آموزند

آقامعلم، کلاس هنر را از آنچه در ذهن ما می‌گذرد، فراتر برده است. در این مدرسه وقتی زنگ هنر می‌خورد، دانش‌آموزان فقط دنبال قلم خوشنویسی و جعبه مدادرنگی نیستند، از کیسه گچ گرفته تا تکه‌های چرم به دست می‌گیرند و راهی کارگاه می‌شوند. آن‌ها در زنگ هنر آزادند! آزاد برای اینکه یک اثر هنری خلق کنند. این اثر هنری می‌تواند یک صفحه نقاشی باشد یا یک کیف چرمی دست‌دوز، شاید هم یک ظرف سفالی.

محسن پاک‌منش دو روز در هفته در این مدرسه حاضر است. او معلم هنر است و هرچه از نوجوانی تاکنون در حوزه تولیدات صنایع دستی یاد گرفته، ریخته روی میز کار. به دانش‌آموزی چرم‌دوزی می‌آموزد و به دانش‌آموز دیگری طراحی گرافیک. دانش‌آموزان مدرسه امام رضا(ع) خواجه‌ربیع خیلی خوشبخت‌اند که در این سن، آموزش‌های عملی دانشگاه را با معلم هنردوست خود می‌آموزند.

اولویت برایم تدریس است

آقای پاک‌منش از 18سالگی انواع و اقسام هنرها را آموزش دیده و حالا هر چه در این 30سال آموخته را در کلاس هنر با دانش‌آموزانش به اشتراک می‌گذارد. دیپلم هنرهای سنتی دارد، فوق‌دیپلم نقاشی گرفته و در ادامه از طریق دانشگاه فرهیختگان وارد دنیای جذاب معلمی شده و لیسانس هنرهای تجسمی را زیربغل زده است. او همه دوره تحصیل را به هنر گذرانده و همین موضوع، عرق به هنر را در وجودش پرورانده است. همان چیزی که دوست دارد در صورت بروز استعداد در دانش‌آموزانش هم پرورش یابد.

عشق به هنرهای سنتی اصیل ایرانی سبب شده محسن پاک‌منش از دوران فراغت نوجوانی و جوانی، حداکثر بهره‌ را ببرد و در گذر زمان، آموزش طراحی فرش، بافت فرش، دوخت سنتی، سفال‌گری، آینه‌کاری، کاشی هفت‌رنگی و تذهیب را سپری کند. آموزش‌هایی که حالا به کار او می‌آید و علاوه بر اینکه در این حوزه فعالیت دارد، آن‌ها را به دانش‌آموزانش می‌آموزد.

آقای معلم بیش از 21سال سابقه تدریس دارد، حالا هفت سالی می‌شود گذرش به خواجه‌ربیع افتاده و وقت کلاس هنر را با بچه‌های این محدوده از شهر می‌گذراند. او علاوه بر سال‌های تدریس، در حوزه‌های فرهنگی و هنری، امور مدیریتی و مربی‌گری را نیز عهده‌دار بوده است اما اولویت برایش تدریس است، چرا که این فضا، روح هنری او را نوازش می‌کند.

مهارت‌آموزی در کنار تعلیم و تربیت

آقامعلم در نوع خودش، آموزگاری نمونه است که سعی کرده مهارت‌آموزی را در کنار تعلیم و تربیت در بچه‌ها پرورش دهد. او خاطره‌ای از نختین روزهای تغییر فاز کلاس‌های هنر در مدرسه امام رضا(ع) دارد. آقامحسن تعریف می‌کند: روز اولی که وارد کلاس هنر این مدرسه شدم، یک سفره یک‌بارمصرف کنار کلاس پهن و روی آن شروع کردیم به سفال‌گری. کلاس که تمام شد، دیدیم اصلاً وضع نظافت جالب نیست. این شرایط ادامه‌دار بود و به این نتیجه رسیدیم نمی‌توان این گونه با دانش‌آموزان هنر کار کنیم. از مدیریت درخواست کردیم و به ما دو میز در کتابخانه دادند. دوباره پیگیری کردیم و حالا ما یک کارگاه در مدرسه داریم که محل هنرنمایی تک‌تک این دانش‌‎آموزان است.

«هنر، تجربه و مهارت» این عنوان تابلویی است که بر سردر کارگاه مدرسه امام رضا(ع) حک شده است. کارگاهی که دانش‌آموزان زنگ هنر خود را در آن سپری می‌کنند. آن‌ها در دوره نونهالی هنر را در اینجا می‌آموزند، با خطا و آزمون آن را تجربه می‌کنند و در نهایت در حوزه‌ای که به آن علاقه دارند مهارت کسب کرده و در ادامه اتفاقات بهتر را تجربه می‌کنند.

 «پدر مرحومم پیگیر بودند چیزی را یاد بگیرم که دوست دارم، به همین خاطر در کانون فرهنگی‌تربیتی کودک و نوجوان شهرمان در قوچان از کلاس هنر می‌آمدم، می‌رفتم کلاس خط، از آن کلاس به کلاس دیگر و این موضوع برای من لذت‌بخش بود. من از این لذت می‌بردم که می‌آموزم و تجربه می‌کنم»؛ این جملاتی است که محسن پاک‌منش در وصف‌ دغدغه‌های امروزش بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: چون آن زمان، مرور هنرها و تجربه‌های مختلف برایم شیرین بود و زمینه‌ساز درآمد و موفقیت این روزهایم شد، این برایم یک اصل شد که دانش‌آموزان من هم این تجربه را کسب کنند.

کسب درآمد با هنرهایی که آقامعلم آموخت

کلاس «هنر، تجربه و مهارت» مدرسه امام رضا(ع) فقط خاص زنگ هنر نیست، درِ این کلاس دو روز در هفته به روی دانش‌آموزان باز است. فرقی نمی‌کند در ساعت کلاسی به اینجا سر بزنیم یا زنگ تفریح؛ بچه‌ها در هر فرصتی که بدست می‌آورند، لباس کار می‌پوشند، خود را به کارگاه می‌رسانند و لابه‌لای میزهای کار وول می‌خورند و اثر تولید می‌کنند. از کیف دستی چرمی گرفته تا جاسوئیچی. از آینه رنگ‌کاری شده گرفته تا مجسمه. ظرف‌های سنگی و سفالی و نقاشی و خطاطی هم دیگر تولیدات آن‌هاست که در قفسه نمایشگاهی کارگاهشان می‌توان دید.

دست‌ها داخل مواد و رنگ، صورت‌هایی که حین کار با ابزار سیاه شده و لباس‌های گلی؛ این تصویری است که در چهره دانش‌آموزان داخل کارگاه نمایان می‌شود. بچه‌ها وقتی وارد این کلاس می‌شوند، می‌دانند شاید لباس‌های مرتب و اتوکشیده‌شان کثیف شود، با وجود این با ذوق بسیار می‌آیند و آخر هم باید به زور از کارگاه به سمت کلاس بعدی هدایتشان کرد. به قول آقای پاک‌منش اینجا همه آزادند و کسی نباید نگران نمره باشد، آن‌ها باید استعداد خود را بشناسند و آن را در این کارگاه پرورش دهند. همان اتفاقی که نفرات قبلی رقم زده‌اند، دانش‌آموزان سال‌های گذشته این مدرسه الان و در دوران دانشجویی روی هنرهایی که در متوسطه فراگرفته‌اند، متمرکزند و از آن کسب درآمد می‌کنند.

سودهای 100 درصد از هنر دست دانش‌آموزی

محمد، ساعتی را ساخته که برایش 4هزار تومان تمام شده و الان تا یک میلیون تومان مشتری دارد. سعید هم سه ظرف رزین خود را با قیمت 100هزار تومان ساخته و به زودی به قیمت 300هزار تومان به دوستان و آشنایان خواهد فروخت. مجبتی هم کارهای چرمی دوخته که به گفته خودش سود 500هزارتومانی به او خواهد رساند. این وضعیت بسیاری از دانش‌آموزان این مدرسه است که به کمک محسن پاک‌منش هنرهای سنتی آموخته‌اند و حالا از این طریق، بخشی از مخارج تحصیل خود را تأمین می‌کنند.

آن‌ها گروهی در ایتا درست کرده‌اند، هرکس محصولات خود را در این فضا به اشتراک می‌گذارد و بعد هم می‌فروشد و درآمدش را در جیبش می‌گذارد و همگی در کنار هم از این اتفاقات خوب لذت می‌برند. به گفته آقای پاک‌منش، برخی از بچه‌ها تجربه فروش تولیدات خود از طریق سایت دیوار را هم دارند که مایه امیدواری برای آینده آن‌هاست.

معلم هنرمند منطقه ما با تجربه کار این سال‌ها، به این نتیجه رسیده که با تکیه بر توان دانش‌آموزی و قشر جوان می‌توان در بسیاری از حوزه‌ها به خودکفایی رسید. او می‌گوید: می‌خواهم به تأکید رهبر معظم انقلاب بر مهارت‌آموزی دانش‌آموزان اشاره کنم؛ ایشان در سخنانی تأکید داشتند دانش‌آموز در کنار درس یک مهارت را کسب کند، الان دانش‌آموزان مدرسه ما بیش از یک مهارت دارند که اگر این اتفاق در همه مدارس رقم بخورد، می‌تواند نتایج مثبتی برای شهر و کشورمان به همراه داشته باشد.

زهرا زنگنه

دیگر خبرها

  • یادواره شهدای سنگر سازان بی سنگر مرند
  • شهیدی که قهرمان دو سنگر بود
  • نامه رئیس دانشگاه بین‌المللی امام‌خمینی (ره) به دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا
  • ساخت ۴۶ واحد مسکن محرومان در ۲ بخش سنگر و کوچصفهان
  • فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر با ترجمه سید مهدی شجاعی به چاپ ششم رسید
  • نامه محرمانه ساواک درباره عروس بزرگ امام(ره)
  • دستان هنرآفرین دانش‌آموزی
  • کارگران در سنگر کار و تولید نقش ارزنده در شکوه ایران دارند
  • نقش سنگرسازان بی سنگر در تاریخ انقلاب ماندگار است
  • فرصت خدمتگزاری به مردم بسیار محدود است